یادداشت های مبتنی بر دانش و استخدام; دو اصل اساسی تولید ملی – گزارش خبری و تحلیل سیاسی – اخبار سیاسی تسنیم


به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم ، داوود مهدوی زادگان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در یادداشتی با عنوان «اشتغال و دانش بنیان; «دو اصل اساسی تولید ملی» به تبیین شعار سال جدید که توسط رهبر معظم انقلاب با محوریت اشتغال زایی از طریق علوم مبتنی بر علم نوشته شده است، پرداخت.

متن این یادداشت به شرح زیر است:

1. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی خود در اولین روز سال نو (1401) و همچنین در سال‌های اخیر به تفصیل به اهمیت اقتصاد و راه‌های برون رفت از چالش‌های اقتصادی کشور پرداختند. . ده سال گذشته وی به درستی راه حل چالش های اقتصادی را در امر حکمرانی خوب و تامین آسایش و آسایش مردم دانست و تاکید کرد که نمی توان از آن چشم پوشی کرد: «باید این ها را به نحوی از بین برد. انشاءالله در مسائل اقتصادی باید فکر، عمل و صراحتاً راه برویم تا انشاءالله در این زمینه برای ملت آسایش ایجاد کنیم. بنابراین ما در مورد اقتصاد صحبت می کنیم. پس باید دید مشکل اصلی اقتصادی کجاست و راه حل آن چیست. وی مشکل اصلی اقتصادی را «تولید ملی» می داند و می گوید: در اقتصاد مشکل اصلی تولید ملی است که به اختصار آن را مطرح کردیم و در سه چهار سال اخیر مشکل تولید را در شعار سال تکرار کردم. (بیان: 1/1/1401). رویکرد دیگر مفهوم تولید ملی «تولید ثروت ملی» است. اما راه حل در تلفیق دو اصل اشتغال زایی و تولید دانش بنیان نهفته است. این بیانیه مبنای فرمایش مقام معظم رهبری در روز اول سال 1401 بود: «پیام امروز من این است که برای رونق اقتصاد کشور و اصلاح امور اقتصادی کشور باید قاطعانه به سمت اقتصاد دانش بنیان گام برداریم. این خلاصه وسعت امروز ماست» (همانجا).

2. اگرچه سیاست «ریاضت اقتصادی» برای غلبه بر چالش های اقتصادی ضروری است. اما به نظر می رسد این کافی نیست. اقدامات ریاضتی به خودی خود فقر را در سطح ملی از بین نمی برد، بلکه صرفاً تحمل وضعیت موجود را با مصرف کمتر توصیه می کند. اما آنچه می تواند این سیاست (پس انداز اقتصادی) را کارآمد و رهایی بخش کند، تلفیق آن با موضوع تولید ملی است. محدودیت های اقتصادی باید به تولید ثروت منجر شود تا اثربخشی آن مشخص شود. این امر برای افزایش اشتغال و کار نیز ضروری است. زیرا تولید با کار عینیت می یابد. پس «ایجاد اشتغال» از ضروریات تولید ملی است. به همین دلیل مقام معظم رهبری در نامگذاری سال اصل اشتغال زایی را با موضوع تولید ملی تلفیق کردند. اما به نظر می رسد اینجا مشکلی وجود دارد که باید با افزودن یک اصل دیگر به شعار سال به آن پرداخته شود، آن اصل به رسمیت شناختن تولید ملی یا اشتغال است.

3. کار و تلاش ذاتی انسان است. زیرا بهره وری از زندگی زمینی در تجارت است. انسان برای زنده ماندن باید کار کند و تلاش کند. بدون کار نمی توان از مواهب زمین لذت برد. اما فایده قوی و ضعیف است. کیفیت کار و تلاش نقش اساسی در کاهش یا افزایش بهره وری دارد. مهم ترین عامل در ارتقای کیفیت کار و تلاش، دانش و تجربه است. اشتغال عقلانی است که به فرد امکان می دهد تا حد امکان از مواهب زمینی بهره مند شود. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می شود که بحث بهره وری در سطح ملی مطرح شود. می توان با کمترین سطح دانش زندگی شخصی داشت، اما نمی توان جامعه را اداره کرد. جامعه بدون دانش لازم نمی تواند از مزایای منابع طبیعی بهره مند شود. مرز بین جامعه توسعه یافته و توسعه نیافته در آغاز زندگی اجتماعی بر دانش و تجربه است. اما فقیه به این حقیقت یقین دارد که در امر تولید ملی بحث دانش را با اصل اشتغال زایی در هم آمیخته است. به گفته وی، مانع اصلی تجارت در ایران کاهش بهره برداری است. کشور آنقدر که برای تولید تلاش می کند سود نمی برد. تراز تولید و سودآوری منفی است. اما دلیل اصلی این مشکل را وکیل عدم ایجاد شغل مبتنی بر دانش می داند. تولید باید مبتنی بر دانش باشد تا سطح سودآوری افزایش یابد: «در واقع تولید دانش بنیان موجب ارتقای بهره وری فعالیت های اقتصادی می شود. این مهم است، نکته حساس و اساسی است. همانطور که قبلا ذکر شد، یکی از مشکلات کشور کاهش بهره وری است. یعنی ما از این هزینه نسبت به مبلغی که خرج می کنیم استفاده نمی کنیم. در قسمت های مختلف یکسان است; بهره وری در کشور پایین است» (بیان: 1/1/1401).

وی در توضیح این موضوع مثالی از وضعیت کشاورزی می آورد. اصول کشاورزی در سطح ملی مبتنی بر دانش (بهبود بذر، آبیاری نوین و استفاده از آب و اراضی و …) باعث افزایش سطح بهره وری کشاورزی می شود. نتیجه این افزایش بهره وری دو برابر است. یکی امنیت غذایی و دیگری افزایش درآمد یا ثروت ملی کشاورزان. اما مشکل امروز کشاورزی کشور این است که مبتنی بر دانش نیست: «اگر بخواهم مثال بزنم کشاورزی را مثال می زنم که متاسفانه کمی با حوزه کشاورزی و خدمات دانش بنیان فاصله دارد. . و مانند آن «اگر ما در کشاورزی، شرکت‌های دانش‌بنیان را رشد دهیم و دانش را در کشاورزی به کار ببریم، می‌توانیم از آن نهایت استفاده را ببریم، بهره‌وری خود را افزایش دهیم و آن را ارتقا دهیم» (همان).

4. نظر مقام معظم رهبری این است که دانش زیربنای تولید فراگیر است. به گفته وی هیچ رشته ای وجود ندارد که نتواند یا نیاز به دانش بنیاد نداشته باشد. همه زمینه های تولید باید بر اساس دانش و تجربه علمی باشد، حتی در انتخاب نوع تولید نیز باید بر اساس دانش باشد. به عبارت دیگر، در انتخاب کار مولد باید منطقی بود: «اقتصاد دانش بنیان به چه معناست؟» یعنی دانش و فناوری پیشرفته در آن نقش بزرگ و کاملی دارد. همه زمینه‌های تولید. «همه زمینه های تولید» را که ما ارائه می دهیم یعنی انتخاب آن کار مولد؛ چون لازم نیست انسان همه کار مولد را انجام دهد آن کار مولد را هم انتخاب کنید. [باید] از نظر علم و رسوخ و علم برمی خیزند; این به معنای اقتصاد دانش بنیان است که در همه عرصه‌های اقتصاد دخیل است» (همان).

5. اما فقها از موضع حکومت دینی هم مشکل تولید را بیان کردند و هم راه حل برون رفت از آن. وی در این توضیح جهادی مأموریت های مهمی را برای دولت و سایر نهادهای حاکمیتی تعیین کرد. می توان گفت مهمترین این ماموریت ها به دانشگاه ها مربوط می شود. زیرا دانشگاه وظیفه پردازش و ارتقاء دانش محور را بر عهده دارد. در این راستا به نظر می رسد مهم ترین رسالت دانشگاه ها «جهاد دانش بنیان» است. یعنی همان بحث های فنی که مقام معظم رهبری بر عهده خبرگان گذاشته اند. وی در این سخنرانی به خوبی حکمرانی تولید دانش بنیان را توضیح داده است. با این حال، تبیین جنبه های فنی آن بر عهده دانشگاه هاست تا کشف شود دانش فنی و عملی تأسیس تولید ملی چیست و چگونه محقق می شود. این وظیفه مهمی است که رهبری از مسئولان و دانشگاهیان خواسته اند: «خب، بحث فنی در مورد جانمایی دانش وجود دارد که من در تولید آن تخصص ندارم. مطمئناً اطلاعاتی وجود دارد، اما من نیازی به مطرح کردن آن در این زمینه ندارم. اینها را باید مسئولان کشور، صاحب نظران این حوزه، در جلساتی که با این موضوع مرتبط است مطرح کنند و پیگیری شود تا انشاءالله این موضوع به نحو احسن حل شود». : 1/1/1401).

6. بنابراین مقام معظم رهبری موضوع رشد و توسعه کشور را بر اساس عقلانیت دینی مطرح کرده اند. اگرچه این دیدگاه در اثر تجربه حکومت دینی تحقق یافته است; اما ذهنیت او به مسائل حقوقی امامیه می رود. شاید بتوان گفت یکی از مهم ترین شخصیت های حقوقی شیعه که در توسعه و شکوفایی آن نقش داشته است، مرحوم شیخ مرتضی انصاری (1214-1281ق) است. او کتاب گرانبهایی می نوشت المکسب، توجه فقهای امامیه را به موضوع اقتصاد جلب کرد. این توجه قانونی به تجارت چهل سال قبل از جنبش مشروطه اتفاق افتاد. اما متأسفانه با تسلط مشروطه خواهان غربی بر امور کشور و با ظهور دیکتاتوری غربگرا، این توجه رو به رشد با موانع سیاسی مواجه شد و عینیت آن به تأخیر افتاد. یقیناً اگر فقه امامیه در آستانه قرن چهاردهم با موانع سیاسی مواجه نمی شد; این کشور با چنین چالش های اقتصادی مواجه نبود. امید است در آستانه ورود به قرن پانزدهم با تکیه بر نظام سیاسی ولایت فقیه، فقه مکتب امامیه عینیت خود را باز یابد و با رشد و توسعه کشور رشد کند. به خواست خدا

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید